سلام. شده تا حالا بخواهید توبه کنید اما احساس کنید که خیلی گناه دارید و بگید یعنی میشه خدا با این همه گناه ما رو ببخشه؟ این روایت رو ببینید.
در تفسیر صافی به نقل از کتاب مجالس شیخ صدوق در تفسیر آیه 135 سوره آلعمران از امام صادق علیه السلام آمده است که: روزی معاذبن جبل خدمت رسول خدا(ص) رسید درحالیکه گریه میکرد. سلام کرد. رسول خدا جواب دادند و سئوال کردند چرا گریه میکنی؟ معاذ گفت جوانی خوش سیما بردر ایستاده و مثل زنِ فرزند از دست داده میگرید و میخواهد به نزد شما بیاید. حضرت فرمودند او را بیاورید.
جوان وارد شد و سلام کرد. حضرت جواب دادند و سئوال کردند علت گریه تو چیست؟ جوان گفت به خاطر گناهانی که انجام دادم که اگر به یکی از آنها مؤاخذه شوم داخل جهنم میشوم و زود است به چنین سرنوشتی دچار شوم. امید ندارم که خدا از گناه من درگذرد. رسول خدا فرمودند: آیا برای خدا شریک قرار دادهای؟ - نه! - آیا کسی را به ناحق کشته ای؟ - نه! - پس خدا گناهان تو را میبخشد حتی اگر به اندازه کوهها باشد. - گناهان من از کوهها هم بیشتر است. - خداوند میبخشد حتی اگر به اندازه آسمانها و زمین باشد. - گناه من از آنها هم بیشتر است. معاذ گوید حضرت نگاهی از غضب به او کردند و فرمودند وای بر تو! گناهان تو بزرگتر است یا بخشش خدا؟ جوان بر خاک افتاد و گفت خداوند منزه است و از هر چیزی بزرگتر. پیامبر فرمودند آیا گناهان بزرگ را جز پروردگار بزرگ میبخشد؟ و جوان گفت نه! به خدا سوگند نه! پیامبر فرمودند مگر گناه تو چیست؟ جوان گفت 7 سال کار من این بود که شبها قبرها را نبش میکردم و کفن آنها را میدزدیدم تا اینکه دختری از انصار مرد. او را دفن کردند و شب هنگاه به سراغ او رفتم. قبر را شکافتم و کفنش را برداشتم و برگشتم. در این هنگام شیطان مرا وسوسه کرد که بدن او را ندیدی؟ آنقدر مرا وسوسه کرد که برگشتم و با آن مرده مقاربت کردم و او را عریان رها کردم و برگشتم. در این هنگام صدایی از پشت سر شنیدم که میگفت: وای بر تو! از دادخواه روز جزا، در روزی که من و تو را برای حساب بیاورند. تو اینگونه مرا برهنه در میان مردگان رها کردی و کاری کردی که من در قیامت با حالت جنابت قدم به محشر نهم! وای بر تو از آتش که گمان نمیکنم بوی بهشت به مشامت برسد. در این هنگام پیامبر فرمودند: دور شو از من ای گنهکار که میترسم به آتش تو ، من هم بسوزم. جوان سر به بیابان گذاشت و دستها را به گردن بست و شروع به عبادت و مناجات نمود. گفت خدایا این بندهات بهلول است که در غل و زنجیر در پیشگاه تو به پا ایستاده. بارالها تو خود از من و اعمال من باخبری. اینک من پشیمان گشتم و برای توبه نزد پیامبرت رفتم و او نیز مرا از خود راند و ترس و خوفم را افزون ساخت. پس به عزت و جلالت از تو میخواهم که امیدم را ناامید نگردانی. به این ترتیب 40 روز عبادت کرد تا جاییکه وحوش با او همناله شدند. روز چهلم به خداوند عرضه داشت که اگر مرا بخشیدی به پیامبرت وحی کن و اگر نبخشیدی مرا در همین دنیا به عذاب مبتلا نما. در این هنگام این آیه بر پیامبر نازل شد: وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ و آنان که کار نکوهیده از آنها سرزد یا ظلمی کردند ، خدای را به یاد آورند و برای گناهان طلب بخشش کنند و جز خدا کیست که گناهان را بیامرزد؟ سپس فرمود: وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ به شرط آنکه بر اعمال ناشایست خود اصرار نکنند و دانسته گرد گناه نگردند. اُولئِکَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ برای این افراد پاداش آمرزشی از طرف خداست و بهشتهایی که جویها از زیر درختانشان روان است و در آن بهشت جاویدند و این پاداش نیکویی است برای کسی که فرامین الهی را انجام دهد.
خلاصه کنم که پیامبر به سراغ جوون میرند و مژده میدهند که خدا گناهان تو را آمرزید. بعد رو به اصحاب کرده و میفرمایند اگر میخواهید توبه کنید، چنین توبه نمایید.
چیه؟ کم آوردید نه؟ آره دیگه! خدای رحمان و رحیم یعنی همین! اما حالا راجع به شرایط توبه هم مینویسم. توبه مرد عمل میخواد. خدا به همه ما توفیق توبه واقعی رو عنایت بفرماید. راستی کشتی نجات داره حرکتش رو آشکارتر آغاز میکنه. خیلی از گناهکارها با حرکت این کشتی نجات پیدا کردند. فطرس ملک باشیم. یا علی
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.